Tuesday, April 20, 2010

به سلامتیِ

به سلامتیِ

به سلامتیِ ديوار

نه به خاطرِ بلنديش،

واسه اين‌که هيچ‌وقت پشتِ آدم رو خالی نمي‌کنه !

به سلامتیِ دريا

نه به خاطرِ بزرگيش،

واسه يک‌رنگيش

به سلامتیِ سايه

که هيچ‌وقت آدم رو تنها نمي‌ذاره !

به سلامتیِ

رفيق

که يه‌رنگه !

به سلامتیِ همه اونايی

که

دوسشون داريم و نمي‌دونن،

دوسمون دارن و نمي‌دونيم

به سلامتیِ نهنگ

که گنده‌ ماهی درياست

به سلامتیِ زنجير

نه به خاطر اين‌که درازه،

به خاطر اين‌که به هم پيوستس !

به سلامتیِ خيار

نه به خاطر «خ»ش،

فقط به خاطر «يار»ش

به سلامتیِ شلغم

نه به خاطر «شل»ش،

به خاطر

«غم»ش

به سلامتیِ کرم خاکی

نه به خاطر کرم‌بودنش،

به خاطر خاکی‌بودنش

به سلامتیِ پل عابر پياده

! که هم مردا از روش رد مي‌شن هم نامردا

به سلامتيِ برف

که هم روش سفيده هم توش

به سلامتيِ رودخونه

که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچيکو دارن

به سلامتيِ گاو

که نمي‌گه من،

مي‌گه ما

به سلامتیِ اون

که

هميشه راستشو مي‌گه

به سلامتیِ سنگ بزرگ دريا

که سنگای ديگه رو می‌گيره دورش

به سلامتیِ بيل

که هرچه ‌قدر بره تو خاک،

بازم برّاق‌تر می‌شه

به سلامتیِ تابلوی ورود ممنوع

که يه‌تنه يه اتوبان رو حريفه

به سلامتیِ سرنوشت

که نمي‌شه اونو از سر نوشت


Best Regard

Mohsen Moossavi محسن موسوی زاده

Mashhad Tourism گردشگری مشهد